جدول جو
جدول جو

معنی تصمیم گرفتن - جستجوی لغت در جدول جو

تصمیم گرفتن
(نَ دی دَ)
اتخاذ تصمیم. اراده کردن. قصد نمودن: مگر تصمیم نگرفته اند که نژاد بشر نابود شود؟ (سایه روشن هدایت ص 19)
لغت نامه دهخدا
تصمیم گرفتن
آهنگ انجام دادن کاری کردن اراده کاری کردن
تصویری از تصمیم گرفتن
تصویر تصمیم گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصمیم گرفتن
برآن شدن
تصویری از تصمیم گرفتن
تصویر تصمیم گرفتن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصمیم گرفتن
اراده کردن، عزم کردن، قصد کردن، نیت کردن، مصمم شدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصمیم گرفتن
اتّخاذ قرارٍ
تصویری از تصمیم گرفتن
تصویر تصمیم گرفتن
دیکشنری فارسی به عربی
تصمیم گرفتن
Decide
تصویری از تصمیم گرفتن
تصویر تصمیم گرفتن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصمیم گرفتن
décider
تصویری از تصمیم گرفتن
تصویر تصمیم گرفتن
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصمیم گرفتن
decidir
تصویری از تصمیم گرفتن
تصویر تصمیم گرفتن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصمیم گرفتن
kuamua
تصویری از تصمیم گرفتن
تصویر تصمیم گرفتن
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصمیم گرفتن
решать
تصویری از تصمیم گرفتن
تصویر تصمیم گرفتن
دیکشنری فارسی به روسی
تصمیم گرفتن
entscheiden
تصویری از تصمیم گرفتن
تصویر تصمیم گرفتن
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصمیم گرفتن
вирішувати
تصویری از تصمیم گرفتن
تصویر تصمیم گرفتن
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصمیم گرفتن
decydować
تصویری از تصمیم گرفتن
تصویر تصمیم گرفتن
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصمیم گرفتن
فیصلہ کرنا
تصویری از تصمیم گرفتن
تصویر تصمیم گرفتن
دیکشنری فارسی به اردو
تصمیم گرفتن
সিদ্ধান্ত নেওয়া
تصویری از تصمیم گرفتن
تصویر تصمیم گرفتن
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصمیم گرفتن
karar vermek
تصویری از تصمیم گرفتن
تصویر تصمیم گرفتن
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصمیم گرفتن
decidere
تصویری از تصمیم گرفتن
تصویر تصمیم گرفتن
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصمیم گرفتن
결정하다
تصویری از تصمیم گرفتن
تصویر تصمیم گرفتن
دیکشنری فارسی به کره ای
تصمیم گرفتن
決める
تصویری از تصمیم گرفتن
تصویر تصمیم گرفتن
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصمیم گرفتن
להחליט
تصویری از تصمیم گرفتن
تصویر تصمیم گرفتن
دیکشنری فارسی به عبری
تصمیم گرفتن
决定
تصویری از تصمیم گرفتن
تصویر تصمیم گرفتن
دیکشنری فارسی به چینی
تصمیم گرفتن
memutuskan
تصویری از تصمیم گرفتن
تصویر تصمیم گرفتن
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصمیم گرفتن
ตัดสินใจ
تصویری از تصمیم گرفتن
تصویر تصمیم گرفتن
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصمیم گرفتن
besluiten
تصویری از تصمیم گرفتن
تصویر تصمیم گرفتن
دیکشنری فارسی به هلندی
تصمیم گرفتن
decidir
تصویری از تصمیم گرفتن
تصویر تصمیم گرفتن
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصمیم گرفتن
निर्णय लेना
تصویری از تصمیم گرفتن
تصویر تصمیم گرفتن
دیکشنری فارسی به هندی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(بَ)
سنجیدن و معین کردن قرب و بعد و ارتفاع و انخفاض ستارگان و سایر اوضاع آسمانی است. (ذیل اقبالنامۀ نظامی چ وحید ص 103). رجوع به تقویم شود
لغت نامه دهخدا
(فِ / فُ دَ)
فراگرفتن. آموختن چیزی از کسی:
همه شیران بیشه بیم گیرند
که مردان از زنان تعلیم گیرند.
نظامی.
دردمندی از فلک تعلیم می باید گرفت
هر سر مه ناخنی بر سینه می باید زدن.
صائب (ازآنندراج).
خاکساری نقش پا تعلیم میگیرد ز ما
در فن خود گرچه بی قدریم شهرت کرده ایم.
کلیم (ایضاً).
و رجوع به تعلیم و دیگر ترکیبهای آن شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از تعلیم گرفتن
تصویر تعلیم گرفتن
آموزیدن یاد گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
یاد گرفتن
متضاد: تعلیم دادن
فرهنگ واژه مترادف متضاد